کتاب گفته ها
کتاب گفته ها
3 عدد
حرفهایم در دانشگاه شهر زادگاه من شیراز در چند روز و شب در اسفند ۱۳۴۸ بود. دانشجویان دعوتم کردند فیلمهایم را برایشان نشان بدهم، و حرفی از نوشتن و از سینما برایشان بزنم. دعوت را به شرط این پذیرفتم که کار درحد خصوصیمان باشد و سازمان رسمی دانشگاه که ناچار با سازمانهای ناسازگار ربطی داشت ربطی به این دعوت و کاری به کارمان نداشته باشد؛ ما را ندیده بگیرند و هرچه را اگر گفتیم نشنیده.
صفحه ۱۷
گفتن از آتوسا مشفق را از کجا شروع کنیم؟
بررسی آثار آتوسا مشفق: از رمان آیلین تا لاپوونا
چطور میتوان دوستیهای ارزشمند را نجات داد؟
مروری بر کتاب کودک دعوای دوستهای صمیمی نوشتهی فرانسس ایتانی
لمسکردن هم قوانین خود را دارد
معرفی کتاب کودک لمسکردن یا لمسنکردن، مسئله این است! نوشتهی هانتر ماناسکو