کتاب برخوردها در زمانه برخورد

نویسنده: ابراهیم گلستان

تقویم می‌گفت در زمستانیم اما گرما و حالت هوا بهاری بود. در چشم انداز چیزی نبود جز خط سبز تار گردآلود از نحل‌های حاشیه شط دور با دشت صاف که در خاک آن نمک راهی به ریشه و روییدنی نداده بود و خاک، پف کرده از نم و نم بعد پیش آفتاب خشکیده، پوک بود و قشر نازکش از کمترین فشار قدم می‌شکست، یا در آن فرو می‌رفت. محله‌یی که من در آن اتاق داشتم میان آن بیابان بود، محله اتاق‌های خالی بسیار، دور از شهر. من خواسته بودم در آن اتاق داشته باشم چون درست دور بود از شهر، دور از بو و دود و از صدا و رفت و آمدها، از بندر و اداره ها و باشگاه و ساکنان معدودش، کارمندان مجرد شرکت، در اول هر صبح می‌رفتند سر کار روزانه یا برمی‌گشتند از کارهای شب نوبت برای خوابیدن. آنجا، تمام روز، دنیای خالی ساکت بود. اتاقم فقط برای خواندن و نوشتن بود، جایی که خانه بود جای دیگر بود.

صفحه ۹

افزودن به پاکت خرید 80,000 تومان

کتاب برخوردها در زمانه برخورد

  • نام کتاب: برخوردها در زمانه برخورد
  • ناشر : بازتاب نگار
  • تعداد صفحات: 141
  • شابک: 9789648223637
  • شماره چاپ: 2
  • سال چاپ: 1400
  • موجودی : 2 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: یادداشت‌ها
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رویین‌تنیِ دیجیتال

مروری بر نمایشنامه‌ی موبایل مرد مرده نوشته‌ی سارا رول

نشانگر صبح

مروری بر کتاب خروس نوشته‌ی ابراهیم گلستان

حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا

معرفی کوتاه کتاب کودک حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا نوشته‌ی اسکات کوپر

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 80,000 تومان