کتاب اسرار گنج دره جنی
کتاب اسرار گنج دره جنی
3 عدد
کاهگِلها را به تختههای بزرگ سفید پوشاندند. کار بریدن آسان بود، چسباندن آسانتر. وقتی دو سوی سیم نازک را خوب میکشیدی و آن را بر تختههای پلاستیک فشار میدادی، سیم در نرمی به آسانی فرو میرفت، و میبُراند، و تخته در امتداد سیم دو تا میشد؛ بعد میخ آسان از لای تخته رد میشد، در کاهگل فرو میرفت، و روپوش را نگه میداشت. هر تخته بزرگ بیش از چهار میخ نمیبُرد، هر گوشه یک دانه. راحت، سبک، قشنگ، پاک، قلابی. یک نصفه روز کار داشت تا خانه قدیمی از همگسسته مثل دستهگُلِ تازهیی به چشم بیاید. به چشم بیاید، شدن چیز دیگر بود. اما برای برگشتن به صورت اول یک نیمهباد کافی بود. در هر حال یک هفته وقت بُرد کاری که نیمروز بسش بود. باید آن را دشوار و جدی جلوه میدادند.
صفحه ۸۴