کتاب مردی در تبعید ابدی
کتاب مردی در تبعید ابدی
2 عدد
- شنیدم که بار میبندی.
- بله پدر! به شاگردی شیخ بهاءالدین به قزوین میروم، و البته از شما رُخصت خواهم خواست و به راه خواهم افتاد.
- کدام رُخصت محمد، کدام رُخصت؟ بارهیی خواستهیی، کولهباری بستهیی، روانداز و چند سکهیی برداشتهیی، کُتُب امانتی را باز پس دادهیی، به وداع به خانه مُعلمانت رفتهیی، و حال میگویی که بیرُخصت من ترک یار و دیار نمیکردی؟ تو میخواستی بیخبر از من بروی و چند خطی به رسم خداحافظی نوجوانانِ از خانه گریز برای من باقی بگذاری. من، میفهمم محمد، خوب میفهمم.
به جرات یکی از بهترین کتاب هایی است که خوانده ام.مکالمه بین شخصیت ها بسیار پخته و پر از معنی هستند به خصوص این که در این داستان شخصیت هایمان اکثرا ساختگی و تخیلی نیستند و همگی از مشاهیر و مفاخر به نام ایران زمینند.نادر ابراهمی در این کتاب کار را به جایی می رساند که مخاصطب چند باره می گوید ای کاش من هم هم کاروان صدرالمتالهین بودم.
به جرات یکی از بهترین کتاب هایی است که خوانده ام.مکالمه بین شخصیت ها بسیار پخته و پر از معنی هستند به خصوص این که در این داستان شخصیت هایمان اکثرا ساختگی و تخیلی نیستند و همگی از مشاهیر و مفاخر به نام ایران زمینند.نادر ابراهمی در این کتاب کار را به جایی می رساند که مخاصطب چند باره می گوید ای کاش من هم هم کاروان صدرالمتالهین بودم.