کتاب چین بعد مائو
کتاب چین بعد مائو
2 عدد
مقدمه مترجم
رویدادهای چین در دهه اخیر هرگز خالی از شگفتی نبوده است. «انقلاب فرهنگی»، همان قدر که در میان طرفداران چین هیجان آفرید، عناد و دشمنی مخالفان چین را نیز برانگیخت و دستگاههای تبلیغاتی عریض و طویل آنان، هزار و يك تئوری علم کردند تا حقانیت انقلاب فرهنگی را خدشه دار کنند. چون مائو در مرکز انقلاب فرهنگی قرار داشت و مخالفان نیز مائو را سد راه عمده خود میدانستند، فرصت را مغتنم شمردند و با تحقیر و تحریف انقلاب فرهنگی، خیال تضعیف موقعیت داخلی و بین المللی مائورا در سر داشتند. انقلاب فرهنگی مخصوصاً از سوی نیروهایی مورد حمله قرار گرفت که دیکتاتوری بلامنازع و خودکامه حزبی را سوسیالیسم میپنداشتند و تکیه مائو به توده ها و حمایت وی از سیادت خلق به جای سلطه بوروکراتیک را به عنوان قدمی در تضعیف حزب و یا نوعی «کودتا» و در هر صورت نظریاتی «ضد سوسیالیستی» مورد نکوهش قرار میدادند.
ولی به هر حال، انقلاب فرهنگی به يك پیروزی موقتی دست یافت و در کنار انقلاب ۱۹۴۹، از مهمترین دست آوردهای اندیشه های مائوتسه دون به شمار آمد. اگر بتوان مهمترین دست آورد مانو را طرد آن تفکر مکانیکی و اقتصادگرایی دانست که از دیرباز دامنگیر بخش مهمی از مارکسیسم شده بود، آنگاه انقلاب فرهنگی را باید عالیترین تبلور این دست آورد خواند.