کتاب دولت و جامعه مدنی
کتاب دولت و جامعه مدنی
ژنرال کراسنف(در رمان خود) ادعا کرده که کشورهای فرانسه و انگلیس (از بیم آن که مبادا مسئلهی شرق قاطعانه به نفع روسیه حل شود) میلی به پیروزی روسیهی تزاری در جنگ نداشتند و از این رو ستاد فرماندهی ارتش روسیه را واداشتند که شیوهی جنگ سنگری را پیش گیرد (حال آن که، با در نظر گرفتن خط وسیع جبهه، که از دریای بالتیک با دریای سیاه امتداد داشت، و مناطق وسیع یخزده و مردابهای بیکرانی که خط جبهه از آن میگذشت، شیوهی جنگ سنگری به غایت نادرست و تنها استراتژی ممکن همان جنگ مانوری بود.) این ادعایی بیاساس بیش نیست. حقیقت این است که ارتش روسیه، مخصوصاً در جبههی اتریش، به جنگ مانوری و حملات برقآسا توسل جست و به پیروزیهای چشمگیری هم نایل آمد. البته این پیروزیها همان قدر چشمگیر و درخشان بود که زودگذر. واقعیت این است که سوای مواردی که در آن یک طرف از برتری قاطع و ویرانگری برخوردار است، هیچ گاه نمیتوان رأساً شکل جنگ مطلوب را انتخاب و تحمیل کرد. امروزه همه میدانند که سرسختی ستادهای فرماندهی در ادراک این واقعیت که جنگ موضعی، به لحاظ تناسب کلی قوا، به آنان تحمیل شده بود، چه ضربات و صدمات سنگینی به بار آورد. در واقع، تنها خود سنگرها تشکیلدهندهی یک جنگ موضعی نیستند.
صفحه ۵۳