کتاب شهریار جدید
1 عدد
ماکیاول متأثر است از نمونههای فرانسه و اسپانیا که به صورت دولت درآمدند و به وحدت سرزمینی مستحکمی دست یافتند؛ او (به اصطلاح کروچه) به یک «مقایسهی دو محوری» دست میزند و از این راه به قواعد عام دولت قوی و قواعد خاص دولت قوی ایتالیایی میرسد. ماکیاول مردی است بهتمامی از آنِ دوران خویش؛ علم سیاست وی نمایندهی فلسفهی دوران او است که به ایجاد سلطنتنشینهای ملی مطلقه گرایش داشت. این شکل سیاسی میدان را برای تکامل بیشتر نیروهای مولد بورژوایی باز میکرد و موجب گشایش کار آن میشد. در ماکیاول میتوان به صورتی جنینی هم تفکیک قوا را مشاهده کرد و هم پارلمانتاریسم (رژیم نمایندگی) را. «ستمگری». او متوجه بازماندگان دنیای فئودالی است، نه متوجه طبقات مترقی. امیر باید به آشفتگی فئودالی پایان دهد؛ و این همان کاری است که والتینو در رومانیا با تکیه بر حمایت طبقات مولد، یعنی بازرگانان و دهقانان، انجام میدهد.
صفحه ۹۳