کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت: درس گفتارهای کولژ دو فرانس ۱۹۷۸-۱۹۷۷
کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت: درس گفتارهای کولژ دو فرانس ۱۹۷۸-۱۹۷۷
قدرت در نظر فوکو ماهیتی ندارد، ذاتی ندارد. در نتیجه، این پرسش که قدرت چیست؟» بیوجه است. همانطور که دلوز در تفاوت و تكرار نشان میدهد، پرسش «چیست؟» پرسش نادقیقی است که باید جای خود را به پرسشهایی قدرتمندتر بدهد: چهقدر، چگونه، در کدام موارد؟ هگل در نظر دلوز اوج سنتی است که پرسش «چیست؟» را جدی میگرفت، حال آنکه فلسفه باید پرسشهای عَرَض، رخداد، کثرت و تفاوت را در برابر پرسشهای ذات، واحد، تضاد و تناقض جای دهد. (1995 ,Deleuze) این درست همان کاری است که فوکو در قبال قدرت در شكل عام و هر شکل خاص قدرت، از جمله حکومتمندی، انجام میدهد. قدرت مجموعهای از روندهاست و نه یک ذات متعال. قدرت ذاتی متعال و اینهمان ندارد و بر خودش متکی نیست. قدرت یک ایدهی دلوزی، یک
مقدمه مترجمصفحه ۱۵