کتاب اجاره نشین ها

نویسنده: برنارد مالامود

لسر لحظه‌ای خیالش آسوده شد، پشت میزش برگشت تا برای خودش یادداشتی طولانی دربارة رویکرد تازه‌اش به فصل آخر بنویسد؛ ولی همین که نشست دوباره بلند شد و به‌دنبال سیاه به دفترش رفت. 

بابت بی‌تابی‌اش از او عذر خواست. باعث شده بود رفتار بدی از خود نشان بدهد، ویلی یعنی بیل. گمانم اگر قصدت این باشد که کیفیت هنری کارت را ارتقا بدهی، می‌توانیم خیلی خوب با هم کنار بیاییم. هیچ کس نمی‌گوید باید عاشق ایده‌هایت باشم. «می‌دونم از چه قماشی، لسر.» 

لسر توضیح داد که بابت از دست دادن زمان نوشتنش عصبی شده بود. از طرف دیگر می‌خواهم هرچه از دستم برمی‌آید کمک کنم چون از بلندپروازی‌ات برای بهترین نویسنده شدن خوشم می‌آید، واقعاً می‌گویم. 

بیل آرام شد. 

«حالا تنها چیزی که ازت می‌خوام لسر، اینه که بعد از اینکه یه چند تا فصل جلو رفتم، نگاهی بهشون بندازی و فقط بهم بگی از لحاظ فرمی تو مسیر درستی هستم یا نه. قصدم این نیست دنبالت راه بیفتم و ازت مجانی سواری بگیرم. خیالت تخت.»

لسر قبول کرد که اگر بیل صبور باشد تمام تلاشش را بکند. 

صفحه ۷۱

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب اجاره نشین ها

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

دیگریِ دروغین، دیگریِ راستین

مروری بر نمایشنامه‌ی آی بی‌کلاه، آی باکلاه نوشته‌ی غلامحسین ساعدی

چرا فیلسوف بزرگ، هنری برگسون کلمه‌ی «زمان» را رد کرد؟

هنری برگسون و نقد مفهوم «زمان»

درد تبعید

نقد و بررسی کتاب دوستان من اثر هشام مطر

کتاب های پیشنهادی