کتاب تو در قاهره خواهی مرد
کتاب تو در قاهره خواهی مرد
2 عدد
از این کاخ خواهی رفت. از این کاخ نفرتزده خواهی رفت. از این کاخ که رگبار گلولهها مرمرهایش را سوراخ کرده، دیوارهایش را فروریخته و آینههایش را شکسته. تو از این کاخ خواهی رفت. از این کاخ که در آن سربازی با مسلسل نشانهات رفت. تو از این کاخ خواهی رفت. تو راهی کاخی خواهی شد که ناصرالدینشاه در سی و یکمین سال سلطنتش خود را در آن صاحبقران خواند، سلطان صاحبقران. تو به کاخ صاحبقرانیه خواهی رفت.همان کاخی که حرمسرا داشت. همان کاخی که مظفرالدینشاه فرمان مشروطیت را در آن امضا کرد. کاخی میان باغی وسیع. کاخی با حوضخانه و کرسیخانهای بیمانند. کاخی با تالار جهاننما. تالاری لبالب از آینه. کاخی با تابلوهای نقاشی گرانبها و اشیای نفیس. کاخی که قرار بود مراسم عروسی تو و شاهزادهخانم فوزیه در آن برگزار شود ولی سرمای هوا اجازه نداد.
صفحه 86