کتاب امانتی
کتاب امانتی
1 عدد
ماجرا از هشت ده سال پیش شروع شد که فرزندانم روزی به من گفتند چرا خاطرات خودت و به خصوص شرح راه اندازی نشر چشمه را نمی نویسی.
بر این باور بودم و هستم که آن چه من در طول سالهای زندگی ام انجام دادم، به خصوص چهار دهه ای که از شروع به کار نشر چشمه می گذرد، در مقابل کارهایی که برخی کسان در این سرزمین انجام داده اند عددی به حساب نمی آید؛ به همین دلیل پیشنهاد آنها را نپذیرفتم. اصرارشان ادامه یافت تا این که روزی کاوه گفت به نظر می رسد نوعی تبانی سکوت درباره ی نشر چشمه و جایگاهش در فرهنگ معاصر ما در حال نادیده گرفتن تمامی زحماتی است که کشیده ای (می کشیم) و این یک تبعیض و بی عدالتی کاملاً آشکار است. شواهدی را هم در اثبات گمانه زنی اش بیان کرد.
صفحه 9