کتاب زندگی 0.3
کتاب زندگی 0.3
1 عدد
کتاب را با بازگشت به نقطه آغاز آن به پایان میرسانم: میخواهیم آینده حیات چگونه باشد؟ در فصل پیش دیدیم که چگونه فرهنگهای گوناگون در سراسر زمین به دنبال آینده ای هستند آکنده از تجربیات مثبت، اما وقتی به دنبال رسیدن به اجماع در این باره هستیم که چه چیزی را باید مثبت به شمار آورد، و چگونه باید میان منافع موجودات زنده مختلف موازنه برقرار کرد، بحث و جدلهای بسیار دشوار و البته جذابی پیش میآید. اما بیایید نگذاریم این بحث ها ما را از جدیترین مسئله غافل کند: این امکان هست هیچ تجربه مثبتی وجود نداشته باشد، و آن در صورتی است که اصلاً هیچ تجربه ای نباشد، یعنی هیچ آگاهیای وجود نداشته باشد. به تعبیر دیگر، بدون آگاهی هیچ گونه شادکامی و خوبی و زیبایی و معنا و هدفی وجود نخواهد داشت - فقط هدر دادن فضا در ابعاد نجومی خواهد بود. پس وقتی افراد طوری درباره معنای زندگی میپرسند که گویی وظیفه کیهان ما است که به هستیمان معنا بدهد، مسئله را برعکس کرده اند: این جهان ما نیست که به موجودات آگاه معنا میدهد بلکه موجودات آگاه هستند که به جهانمان معنا میدهند. پس قطعاً نخستین هدف در فهرست آرزوهایمان برای آینده باید حفظ ( و در صورت امکان گسترش) آگاهی زیستی و /یا مصنوعی در کیهانمان باشد، نه پیش بردن آن به سوی انقراض.