کتاب بی پایانی
کتاب بی پایانی
2 عدد
بلقیس سلیمانی در رمان بیپایانی مانند بسیاری از آثار قبلیاش روح تاریخ را احضار میکند. این بار در روایتش یک درون مایهی پلیسی و معمایی نیز وجود دارد که داستان را سرشار از هیجان میکند. زوجی بازنشسته تصمیم گرفتهاند به شهر کوچک پدری مرد بازگردند. راوی، که زنی مدرن و امروزی است، از آن دیار دل خوشی ندارد اما آنها تصمیم گرفتهاند با ساختن یک اقامتگاه توریستی بازنشستگیشان را به دور از هیاهوی شهرهای بزرگ و سیاست بگذرانند. در ابتدا همه چیز عادی و خوشایند به نظر میرسد اما حوادث بسیار هولناکی در انتظار این زن و خانواده ی اوست... سلیمانی در بیپایانی شخصیت زن خود را در موقعیتی مرموز و انباشته از خشم، کدورت و افسانهی هول آوری قرار میدهد که میخواهد او را زنده به گور کند.