کتاب حال حیرت
کتاب حال حیرت
2 عدد
حال خوب با هایده، موتسارت، شجریان عزیزم و...
میشود هنرمند بود و موسیقی را دوست نداشت؟ «نه. باید از هر وقتی استفاده کنیم و بنشینیم یک موسیقی خوب را با دقت گوش کنیم. به هنگام کارِ خانه موسیقی بشنویم. به هنگام رانندگی گوشمان به موسیقی باشد. آن وقت متوجه میشویم که تنشهایمان کمتر میشود و کمتر هم احساس خستگی میکنیم. هیچ چیز مثل یک موسیقی خوب نمیتواند حال من را خوب کند. حالا میخواهد هایده باشد یا موتسارت یا شجریان عزیزم یا علیزاده و کلهر یا مادونا و بیتلز! در کنار موسیقی، معتقدم که یک تئاتر خوب از هر هنر خوب دیگری خوبتر است. تئاتر کار مشکلی است. هر شب باید زنده اجرا بروی و هر شب باید خسته نشوی و بهتر از شب پیش باشی. اخیراً نمایشنامه «هر کسی یا شب میمیرد یا روز، من شبانهروز» نوشته و کار سجاد افشاریان را دیدم که خیلی خوب بود.»
در مورد توقعش از روزنامه و مجله و بچههای خبرنگار پرسیدم. گفت: «من همیشه دلم میخواست خبرنگار شوم. و حیطهی رسانه را خیلی دوست دارم. اولین کتابی را هم که ترجمه کردم «زندگی جنگ و دیگر هیچ» از اوریانا فالاچی بود که خبرنگار فوقالعادهای بود. توقعم از هر رسانه این است که راست بگوید و ترس و احتیاط را بگذارد کنار! که البته در اجرا کار غیرممکنی است! اما میشود با تمهیداتی حرفمان را بزنیم. بلدی میخواهد و تمرین. که میبینیم گاهی این اتفاق دارد میافتد و چه خوب. بادا که بیش باد.
صفحه ۱۶۷