کتاب اول شخص منفرد | نشر چشمه
کتاب اول شخص منفرد | نشر چشمه
3 عدد
برای این که بدفهمی پیش نیاید دوست دارم با این مقدمه شروع کنم که خوش قیافه نیستم یا هیچ وقت ستارهی ورزشی نبودهام و نمرههای مدرسهام هم چندان درخشان نبوده. آواز خواندنم هم چنگی به دل نمیزده و اهل زبان بازی هم نبودهام. وقتی مدرسهای بودم و تا چند سال پس از آن، دخترها دورم جمع نمیشدند. و این یکی از معدود چیزهایی است که در این زندگی بیقطعیت با قطعیت میتوانم بگویم. با این حال، به نظر میآمد همیشه دختری بوده که نمیدانم چرا و چه طور ولی به دلیلی جذب من میشـده و در طول زندگیام توانستهام اوقات خوش و صمیمانهای باهاشان سپری کنم و با بعضی از آنها دوستهای خوبی میشدیم و گاهی به مرحلهی بعد هم میرسیدیم. دختری که دارم از او صحبت میکنم یکی از همین هاست؛ اولین دختری که رابطهای واقعاً نزدیکی باهاش داشتم.
صفحه ۴۳