کتاب پل
نویسنده: اسماعیل کادار
تمام آن تابستان روز و شب ، کارِ برپاکردن پایههای پل بدون وقفه ادامه داشت. آنها برای پیریزی پایهها زمین را آنقدر کندند تا به بستر سنگی رودخانه رسیدند و بعد گودالها را با سنگهای بزرگ پرکردند. این سنگها از یک معدن سنگ قدیمی و دوردست با ارابه آورده و با چرخ دندهای که به آن گیگ ریک میگفتند، داخل گودالها ریخته میشد. صدای جیر جیر دستگاه حتی یک لحظه هم نه در شب و نه در روز قطع نمیشد، چون دائم یا در حال پایین بردن سنگهای بزرگ بود یا داشت سطلهای پر از ملات را با طنابهای کلفت بالا میکشید.
صفحه 54
- نام کتاب: پل
- مترجم: آزاده رجائی
- ناشر : نودا
- تعداد صفحات: 176
- شابک: 9786226459419
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1398
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آلبانیایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
قلمی که از تبعید مینوشت
دوبراوکا اوگرشیچ: مروری بر زندگی و آثار
خانهی ابر و هنر
معرفی کتاب کودک خانهی ابر و هنر نوشتهی مارسیا ویلیامز
زیبا صدایم کن
معرفی کوتاه کتاب کودک زیبا صدایم کن نوشتهی فرهاد حسن زاده
کتاب های پیشنهادی