کتاب ازمای از (مجموعه سرزمین از) (کتاب سوم)
کتاب ازمای از (مجموعه سرزمین از) (کتاب سوم)
1 عدد
دخترک پرسید : « اسمت چیه ؟»
مرد مسی پاسخ داد: « تیک توک . ارباب قبلیم این اسمو روم گذاشت ، چون وقتی کوک میشم ساعتم تیک توک میکنه. »
مرغ زرد گفت: « الان میتونم صداشو بشنوم .»
دوروتی گفت: « منم همینطور.» سپس با کمی نگرانی ادامه داد : « تو زنگ نمیزنی ، مگه نه؟»
تیک توک جواب داد :« نه ، هیچ ساعت زنگ داری به دستگاههای من وصل نیست. اما میتونم با حرف زدن ساعت رو بگم و چون هیچ وقت نمیتونم بخوابم، میتونم هر موقعی از صبح که خواستین بلند بشین ، بیدارتون بکنم . »
دخترک گفت : « خیلی خوبه ، اما من هیچ وقت دوست ندارم صبح از خواب بلند شم .»
مرغ زرد گفت : « تا موقعی که من تخم بذارم، میتونی بخوابی. بعدش وقتی قد قد کردم. تیک توک میفهمه که وقت بیدار کردن توئه . »
صفحه 63