کتاب درمان شوپنهاور | نشر قطره
کتاب درمان شوپنهاور | نشر قطره
1 عدد
جولیوس گفت: «قانع نشدم. فکر میکنم چیزای دیگهای هم مطرحه. باز میپرسم، چرا حالا؟»
فیلیپ سرش را با سردرگمی تکان داد. «شاید این جواب سوال تو نباشه ولی داشتم به شوپنهاور فکر میکردم که گفته کمتر چیزی به اندازهی شنیدن بدبختیهای دیگران، مردم رو سر حال مییاره. شوپنهاور شعری از لوکرتیوس» فیلیپ تونی را مخاطب قرار داد: «- شاعر رومی قرن اول پیش از میلاد – رو نقل میکنه که در اون یه نفر از ایستان در ساحل و مشاهدهی دستوپنجه نرم کردن دیگران با طوفانی وحشتناک لذت می بره. میگه: «مشاهدهی فلاکتهایی که خودمان از آنها به دوریم، مایهی مسرت ماست.» آیا این یکی از نیروهای قدرتمندی نیست که بر درمان گروهی اثر میذاره؟»
جولیوس گفت: «جالبه، فیلیپ. ولی کاملا خارج از موضوعه. بگذار فعلا روی سوال «چرا حالا؟» متمرکز بمونیم.»
فیلیپ هنوز گیج به نظر میرسید.
صفحه ۳۴۸