بهترین چیزها در زندگی مجانی‌اند

مروری بر کتاب کوچک هوگا نوشته‌ی مایک وایکینگ

حمیده معین‌فر

سه شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹

کتاب کوچک هوگا مایک وایکینگ

سال‌ها پیش به سوئد سفر کردم. نزدیک به چهار سال زندگی در یکی از کشورهای اسکاندیناوی،‌ برایم تجربه‌ای نو و منحصر به فرد بود. به جز تنهایی که لازمه‌ی این نوع از زندگی بود و دشواری‌های تن دادن به تغییر، آنچه آزاردهنده می‌نمود جغرافیایی بود که در آن قرار گرفته بودم. شب‌های بلند پاییز و زمستان و تاریکی قیر مانند آن،‌ روزهای گرفته و بارانی و سرد بهار، و روزهای خیلی بلند تابستان و شب‌های روشنش برایم دلچسب نبود. من در شهری در جنوب سوئد به نام لوند زندگی می‌کردم و تا کپنهاگ در دانمارک با قطار نزدیک به ۴۰ دقیقه راه بود. قطار در مسیر خود از روی تنگه‌ی اورِسوند عبور می‌کرد و بعد از طی کردن یک چشم‌انداز آبی وسیع به کپنهاگ می‌رسید. نخستین دیدار من از کپنهاگ به ساعت‌ها قدم زدن در امتداد کانال آبی نیهان گذشت که بندرگاهی زنده و پر جنب و جوش بود از آدم‌ها وکافه‌ها و خانه‌های رنگ و وارنگ قدیمی، و البته آب‌های منجمد و قایق‌های یخ‌زده‌ی بندر. آوریل بود و با این حال اثری از آفتاب گرم نبود.

برای من که از خانواده‌ای گرم و شلوغ و جامعه‌ای پر تب و تاب آمده بودم، دانمارک هم مانند سوئد سرد و بی‌روح به نظر می‌رسید. من در دانمارک زندگی نکردم، ولی هر گاه به کپنهاگ سفر کردم تجربه‌ای مشابه با سوئد را در آن‌جا داشتم. مردمان سوئد و دانمارک بی شک خلق و خوی فردی‌شان شبیه آب و هوایشان سرد و فاقد حس گرمی است؛ اما به نظر می‌رسد آن‌ها در عین عادت به این خلق و خوها راه‌هایی - شاید بتوان گفت اجتماعی - را برای مقابله با این نوع شرایط اجتناب‌پذیر پیدا کرده‌اند. مثلا سوئدی‌ها با هم فیکا می‌کنند (یعنی با هم قهوه می‌خورند و البته همراه با چیزی شیرین در کنارش)، زمانی برای فیکا در نظر می‌گیرند و با فیکا کردن اوقات هر چند کوتاهی را با یکدیگر معاشرت می‌کنند و گرم می‌گیرند. فیکا تنها قهوه خوردن نیست، بلکه نوعی رفتار اجتماعی و فرهنگی ا‌ست که سوئدی‌ها به بهانه‌ی معاشرت و نزدیک شدن به یکدیگر انجام می‌دهند. دانمارکی‌ها هوگا می‌کنند و با هوگا فضای دنج، دلچسب و گرمی را به‌وجود می‌آورند. فیکا و هوگا کلماتی غیر قابل ترجمه هستند و هرگز نمی‌توان کلمه‌ای را در زبان دیگر در نظر گرفت که در برگیرنده‌ی گستره‌ی معنایی آن‌ها باشد. چرا که این کلمات، منحصر به فرهنگ این دو کشور هستند و ویژگی‌های متمایز فرهنگی این کشورها را نشان می‌دهند. هوگا، هوگایی، هوگا کردن و بسیاری دیگر از کلمات ترکیبی از هوگا در زبان دانمارکی نشان از همین اهمیت بی‌مانند است.‌ هوگا بخش مهمی از فرهنگ مردمان دانمارک است و بر گرفته از ذات زندگی دانمارکی است؛ هوگا یعنی در سرما و تاریکی جایی گرم و دنج و ساده برای با هم بودن و با هم گرم گرفتن؛ یعنی در سوز سرما و تاریکی، با شومینه و شمع فضا را گرم و روشن نگه داشتن؛ یعنی در کنار یکدیگر با خانواده و دوستان لحظاتِ با هم بودن را تجربه کردن و شاید آنچه که از همه مهمتر باشد تجربه‌ی راحتی، سادگی و ساده‌زیستی است. عملکرد دولت رفاه در کشورهای نوردیک عاملی تعیین‌کننده در رخنه کردن روحیات مساوات‌طلبانه‌ در فرهنگ این کشورهاست و جزئی جدانشدنی از زیست و فرهنگ مردمانشان است. ذات هوگا یعنی سادگی و بی‌آلایشی. یعنی همه مثل هم بودن؛ و این تنها شعار نیست، بلکه تنیده در زندگی روزمره‌ی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن‌هاست. سوئد و دانمارک هر دو کشورهایی طرفدار برابری و ضد تجمل‌گرایی هستند و این را می‌توان در الگوهای فرهنگی و زیستی آن‌ها به راحتی دید. هوگای دانمارکی‌ها یعنی بی شیله پیله بودن بدون نمایش قدرت و دارایی. آن‌ها با کتاب موردعلاقه‌شان، در کنار شومینه‌ای داغ و با خورشتی که قل می‌زند، بهترین لحظه را برای خود خلق می‌کنند. لحظه‌ی شاد دانمارکی‌ها به همین آسانی به دست می‌آید.

کتاب کوچک هوگا

اگر در فرهنگ ایرانی کلمه‌ای وجود داشته باشد که هم غیر قابل ترجمه و هم گویای مشخصه‌های بارز جامعه‌ی ایرانی باشد، آن چیزی نیست جز تعارف - تعارف، تعارفی، تعارف کردن، تعارف زدن - . تعارف بخشی غیر قابل گریز از فرهنگ ما ایرانی‌هاست و می‌توان بسیاری از مولفه‌های پیدا و پنهان در زبان و فرهنگ را در این مفهوم جستجو کرد. مفهومی که گویا ریشه در زبان فارسی و فرهنگ مدیحه‌سرایی و تعریف ادبا از درباریان داشته و به مرور زمان در بین عامه‌ی مردم به عادت و فرهنگ تبدیل شده است؛ و البته تعارف را به ادب و احترامی مربوط می‌دانند که ما ایرانیان برای یکدیگر قائلیم. در کشوری مثل سوئد یا دانمارک هرگز اثری از تعارف  - به هیچ شکل آن - دیده‌ نمی‌شود.

هنگامی که به ایران بازگشتم، تعارف دیگر برایم اتفاق غریبی بود و بیشتر به نظرم عدم صداقت و صراحت بود تا احترام متقابل و چه بسا پیامد ناخواسته‌ی تعارف در حقیقت همین باشد که آدم‌ها با پوسته‌ی ظاهری احترام، صراحت بیان را از دست می‌دهند؛ اما بی‌شک وجوهی از تعارفِ صادقانه و راستین را هنوز دوست دارم. به وقتِ مهمانی‌ها و مهمان‌نوازی‌ها، یا وقتی غذایی را به هم تعارف می‌کنیم، وقتی برای کمک به یکدیگر به هم تعارف می‌زنیم و وقتی تعارف باعث نزدیکی و معاشرت است، دلپذیر می‌شود و دوست‌داشتنی. پدیده‌ای که هرگز در کشوری مثل سوئد آن را تجربه نکردم.

شاید ما ایرانیان نتوانیم هوگا را به درستی درک کنیم ولی این کتاب به من کمک کرد تا بفهمم چگونه می‌شود از ساده‌ترین چیزها در زندگی به تنهایی و با همدیگر لذت برد، بی ریا بود، فضای دنج و دلنشینی داشت و از تک تک لحظاتِ اکنون بهره برد. هوگا یعنی اعتماد و اطمینان از حضورِ در لحظه‌ی آدم‌هایی که دوستشان داریم و فرصتیست برای جبران همه‌ی کاستی‌هایی که در روابط اجتماعی‌مان داریم. هوگا درست مثل فیکا و تعارفِ صادقانه حتی شده برای لحظه‌ای ما را از شادی سیراب می‌کند. پس شاید بد نباشد یاد بگیریم هوگا کنیم و بدون تعارف‌های دست و پا گیر از یک فضای هوگایی لذت ببریم. خوب است که همدیگر را به هوگا تعارف کنیم و فرهنگ سادگی و راحتی را در بین خودمان جا بیندازیم و اینجاست که خواهیم دید حتی تعارف هم می‌تواند آسان، بی‌غش و بی‌آلایش باشد.

کتاب کوچک هوگا نوشته مایک وایکینگ - نشر شگفت

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

هوگا یعنی در سرما و تاریکی جایی گرم و دنج و ساده برای با هم بودن و با هم گرم گرفتن؛ یعنی در سوز سرما و تاریکی، با شومینه و شمع فضا را گرم و روشن نگه داشتن؛ یعنی در کنار یکدیگر با خانواده و دوستان لحظاتِ با هم بودن را تجربه کردن و شاید آنچه که از همه مهمتر باشد تجربه‌ی راحتی، سادگی و ساده‌زیستی است..

هوگای دانمارکی‌ها یعنی بی شیله پیله بودن بدون نمایش قدرت و دارایی. آن‌ها با کتاب موردعلاقه‌شان، در کنار شومینه‌ای داغ و با خورشتی که قل می‌زند، بهترین لحظه را برای خود خلق می‌کنند. لحظه‌ی شاد دانمارکی‌ها به همین آسانی به دست می‌آید..

مطالب پیشنهادی

چطور با فجایع جمعی کنار بیاییم؟‌

چطور با فجایع جمعی کنار بیاییم؟‌

مروری بر کتاب شهر از نو نوشته‌ی لارنس جی. ویل و توماس جی. کامپانلا

ایدئولوژی و بعضی چیزهای دیگر

ایدئولوژی و بعضی چیزهای دیگر

یادداشتی درباره داستان‌های طنز زوشنکو «حمام‌ها و آدم‌ها»

بحران به‌مثابه‌ی جام حقیقت‌نما

بحران به‌مثابه‌ی جام حقیقت‌نما

مرور رمان طاعون اثر آلبر کامو

کتاب های پیشنهادی