کتاب قهوه ات یخ نکند
کتاب قهوه ات یخ نکند
1 عدد
تنها بیست پاییز را دیده بودم که تولد «پروانهات خواهم ماند» بهانه دوستی ماندگارمان شد و از آن به بعد ناخواسته کمکم از شعر فاصله گرفتم و پرسه در کوچه پس کوچههای ترانه و تر شدن زیر بارانهای ناگهانی نامههای عاشقانه را تجربه کردم. حقیقت ندارد اگر بگویم، حال و هوایم که به آسمان و پاییز نزدیکتر میشد، بیتفاوت از تولد غزل و مثنوی و دوبیتی و چهارپاره میگذشتم.
من و شعر هرگز عهد نشکستیم و معاشرتمان را حتی کمی هم کم نکردیم زندگی همچنان با ترانه و عشق و شعر جریان داشت که معجزهای به نام نقاشی دنیای تیرهام را عاشقانه و صبور رنگ آمیزی کرد عاشقتر شدم در شعر حل شدم و نقاشی غرقم کرد نقاشی مرا با شعر مأنوستر کرد و شعر مرا با نقاشی....