کتاب در قلمرو وجدان
کتاب در قلمرو وجدان
تاریخ عقاید و ادیان نه فقط مدخل سودمند و ارزنده یی برای مباحث مربوط به علم کلام و اثولوجيا (= تئولوگیا)ی تطبیقی محسوب است بلکه خود تجربه یی عمیق از احوال وجدان انسانی در طی تحول و توالی قرنها و نسلها نیز هست. از آنجا که حیات دینی، و مخصوصاً آنچه میتوان آن را احساس دینی ،خواند به هر صورت که هست انسان را وا می دارد تا در رفتار و گفتار و اندیشۀ خویش همواره به نیک و بد و شایست و نشایست آن بیندیشد پیداست که ادیان و عقاید به قلمرو وجدانی وابسته اند و لاجرم شناخت آنها شامل شناخت اخلاق و وجدان نیز هست.
اما حیات دینی در عین حال انسان را در فراسوی اخلاق به عوالم ماورای محسوس سوق میدهد و بدینگونه شعور و عاطفه را هم در قلمرو وجدان وارد میکند و از آن گذشته با الزام نقش وراثت و محیط در اخلاق ،انسانی از دیدگاه مورخ به آن رنگ نسبی میدهد و شناخت آن را ناچار در حوزه تاریخ نگری در می آورد. ضرورت توجه مورخ به اینگونه مباحث از اینجاست و اینکه بدون تأمل در تاریخ عقاید و ادیان فهم تاریخ انسانی همواره آسان نیست نیز ناشی از همین معنی است.