کتاب خانواده پاسكوآل دوآرته
کتاب خانواده پاسكوآل دوآرته
2 عدد
خیلی بد است که هرگز نمیدانیم حال و روز خوش ما را به کجا میکشد، چون اگر میدانستیم مطمئنا میشد کمی از بار غصههامان کم کنیم. این را فقط به این دلیل میگویم که هیچکداممان نمیدانستیم آن شب توی کافهی «خروس» کی دست برداریم. بنابراین نتیجهاش هرجومرج عظمایی بود. اتفاقی که افتاد ساده بود، به سادگی هر چیز دیگری که زندگیمان را پیچیده میکند.
میگویند که ماهیها از باز کردن دهنشان به دردسر میافتند و حرف زیادی باعث گرفتاری است و مگس توی دهن بسته نمیرود. راستش توی این حرفها کلی معنی است، چون اگر ساکاریاس ساکت مانده بود، که رضای خدا هم در این بود، و زیاد ادامه نمیداد، میتوانست از دردسر کناره بگیرد و حالا همسایهها به خاطر سه جای زخم نمیآمدند دنبالش که پیشگویی کند کی باران خواهد آمد. شراب مشاور عاقلی نیست.
صفحه ۹۲