کتاب مردانگی ایرانی (در اواخر قاجار و اوایل پهلوی)
کتاب مردانگی ایرانی (در اواخر قاجار و اوایل پهلوی)
1 عدد
سابقاً وقتی که در کوچه راه میرفتید، روی لباس مردمان بزرگ هزاران لک میدیدید و همان متشخص درجه اول پانزده روز با ماهی یکدفعه استحمام میکرد. ریش بلند دلیل بزرگی مقام او بود. در زیر لباسهای گرانبهای بد دوخت، پیراهن کثیف و دور کلاهها را هالة سیاهی از چرک و عرق احاطه کرده بود. رنگ اتو را، که از نقطه نظر نظافت و حفظ الصحه و ظرافت برای لباس از واجبات است، لباس اعيانترین مردم شهر ندیده بود.
در بهار سال ۱۳۱۳ هـ.ش.، رضاشاه، در تنها سفر حکومتیاش، به ترکیة آتاتورک رفت. شاه بسیار تحتتأثیر اصلاحات نوگرایانة آتاتورک و همچنین ظاهر غربی مردان ترک قرار گرفت که کلاههای کاملاً لبهدار بر سر میگذاشتند. او در طول همین سفر فرمان صادر کرد که همة ایرانیهایی که در فضای بیرون کار میکنند باید کلاههای کاملاً لبهدار بر سر بگذارند تا در مقابل آفتاب محافظتشان کند. در ۱۶ تیر سال ۱۳۱۴ هـ.ش.، کابينة دولت حکمی صادر کرد که کلاه تمام لبهدار را اجباری میکرد و به این ترتیب جای کلاه پهلوی را میگرفت. با اینکه هدف قانونِ جایگزینی پوشاک در سال ۱۳۰۷ هـ.ش. این بود که کاری کند همة ایرانیها متحدالشکل و غربی به نظر برسند، معرفی کلاه لبهدار عمدتاً بر هدف دوم متمرکز بود. برخلاف کلاه پهلوی که عنوانش به وضوح بر ظاهری ملی دلالت میکرد، برای کلاه جدید عنوان «کلاه بینالمللی» انتخاب شد.
صفحه ۲۰۶