کتاب خیابان کاتالین | نشر همان
کتاب خیابان کاتالین | نشر همان
فرآیند پیر شدن به تصویری که رمانها یا کتابهای پزشکی از آن نشان میدهند شباهت چندانی ندارد.
هیچ اثر ادبی، و هیچ پزشکی، ساکنانِ سابقِ خیابان کاتالین را آماده نکرده بود برای آن نور خیرهکنندهای که سالخوردگی با خود آورد، و دهلیز تاریکی را تحتتأثیر قرار داد که در دهههای پیشین زندگیشان بیپروا در آن راه رفته بودند، یا آماده نکرده بود برای نحوهای که سالخوردگی نظم تازهای بر خاطرات و ترسهایشان حاکم و قضاوتهای اخلاقی پیشین و نظام ارزشیشان را زیر و رو کرد. میدانستند که باید منتظر تغييرات جسمانی معینی باشند: میدانستند که بدن با همان دقتِ وسواسآلود به جزئیات، که از لحظة لقاح در آمادهسازی خود برای سفرِ پیشِرو اعمال کرده بود، دستبهکار تخریب خود میشود. پذیرفته بودند که ظاهرشان تغییر میکند و حواسشان تضعیف میشود، علاوه بر آن سلایقشان، عاداتشان و نیازهایشان عوض میشود؛ میدانستند که شاید دچار شکمبارگی شوند یا علاقهشان را به غذا به کلی از دست بدهند، ترسو شوند یا بیش از حد حساس و پرخاشگر. در برابر احتمالِ بروز مشکلات روزافزونِ هاضمه و خواب سر تسلیم فرود آورده بودند، اموری که، مثل خودِ زندگی، در جوانی بدیهی فرض کرده بودند.