کتاب از غم بال در آوردن

نویسنده: پیتر هانتکه

اطلاعیه‌های جنگ - پیروزی که با موسیقی پرطمطراقی شروع می‌شد، از «دستگاه رادیوهای مردم» سرریز می‌کرد که در تاریک‌روشن «زاویه‌های مقدس»، رازآلود کورسو می‌زد - مضافاً اینکه به حس کسی بودن آدم‌ها دامن می‌زد، زیرا «عدم قطعیت همه‌‌ی وضعیت‌ها را ارتقا می‌بخشید» (کلاوزيتس) و کاری می‌کرد تا رویدادهای روزانه که پیش از این بدیهی فرض می‌شدند، به‌طور هیجان‌انگیزی پیش‌بینی نشده به‌نظر برسند. برای مادرم جنگ کابوس کودکانه‌ای بیش نبود که بر شکل‌گیری عواطفش یکسره سایه انداخته باشد، این معامله‌ای بود که با من کرد، برای او بیش از هر چیز دیگری، تماس با جهانی افسانه‌ای بود که تا آن زمان فقط در بروشورهای مسافرتی شناخته بودش. حس تازه‌ی فاصله‌ها، برای چه چیزها که در دوران صلح جا مانده بود، و بیشتر از همه برای بقیه‌ی کسانی که از آن زمان به بعد در نقش‌های سایه‌وار رفیق‌های پادرهوا، هم‌پاهای رقص و همکارها چارمیخ شده بودند. و همچنین برای اولین بار، حسی خانوادگی: «برادر عزیزم ... به نقشه نگاه می‌کنم تا ببینم تو حالا کجا هستی ... خواهرت ...»

صفحه ۲۱

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب از غم بال در آوردن

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

نوبل ادبیات ۱۹۰۳

بیورنستی یرنه بیورنسون، برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۰۳

بزرگ شدن آن‌قدرها هم بد نیست

مروری بر کتاب کودک دوست ندارم بزرگ شوم! نوشته‌ی دیو پتی

کالبدشکافی مرگ

مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک

کتاب های پیشنهادی