مجله اندیشه پویا شماره ۷۳
مجله اندیشه پویا شماره ۷۳
من لیبرال دموکرات هستم
گفتوگو با محمود احمدی نژاد، سیاستمداری که سؤال را با سؤال پاسخ میدهد
به راحتی هر چیزی را انکار میکند، اگر ممکن باشد حتا شاید بدش نیاید که ریاستش بر دولت در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ را هم انکار کند. به گمانم این را یک بار به شوخی نیز در میانه گفت و گو به او گفتم. انکار میکند که وزرایی همچون صفار هرندی انتخاب او بودهاند. انکار می کند که وزرایش وزیر او بودهاند و نشانهای هم نمیدهد که انتخاب اول او برای وزارت ارشاد یا وزارت اطلاعات یا وزارت کشور یا وزارت علوم چه کسی بوده است؟ او گذشته را انکار میکند. انکار میکند که در دوران دانشجویی در دانشگاه علم و صنعت موافق انقلاب فرهنگی بوده است. انکار میکند کـه در حلقهای از علم وصنعتیها بوده است، رفقایی که در دولت او به وزارت و معاونت رسیدند. و انکار میکند که دوران ریاست جمهوری او برای ما دوران اضطراب و ترس بوده است. انکارهایش گاه حرص آدم را در میآورد. توقیفها و بازداشتها و احضارهای دوره ریاست جمهوری او انگار که همین دیروز بودوفراموش نشده است. بر خلاف سکوت نسبی خاتمی در برابر توقیفها و بازداشتها که به محافظه کاری او تعبیر میشد، سکوت احمدی نژاد در برابر بگیروببندها ظاهری تأییدآمیز داشت. نه فقط او که هیچ کس در دولت و اطراف و اکناف او هم نبود که حقوق شهروندی و لزوم آزادی سیاسی و مطبوعاتی را در آن دوره متذکر شود. در آن دوره انگار اهالی فرهنگ بیخ دیوار گیر افتاده بودند و هیچ ملجئی نبود. وزیر ارشاد شاخص او صفار هرندی بود. معاون مطبوعاتی شاخص او محمدعلی رامین بود که همان روز اولی که در دفتر کارش حاضر شد، خودکارش را درآورد و دسـتور تعطیلی روزنامه سرمایه را امضا کرد. (جامعه و توس و نشاط در کار نبود و او چارهای نداشت که برای دست گرمی، دق دلی خود را سر سرمایهی حسین عبده تبریزی خالی کند.) وزرای دیگر او هم چهرههایی همچون محسنیاژهای و پورمحمدی بودند. احمدی نژاد حالا در این گفتوگو، چنان که خواهید خواند، میخواهد حساب او را از همه آنها که وزیر و رفیقش بودند جدا کنیم، میگوید که این نامها را رها کنیم. اما مگر این نامها تا پایان حضورشان در دولت، ما را رها کردند؟
رضا خجسته رحیمی
صفحه ۴۱