کتاب سقراط: آگاهی از جهل
کتاب سقراط: آگاهی از جهل
برداشت هگل از سقراط، پستی و بلندیهای خاص خود را داراست. او سقراط را قهرمانی میداند که آگاهانه به اصلی برتر در روح آدمی پی برده و آن را بیان داشته است. به اعتقاد هگل، نهایت ذهنیت در سقراط تجلی یافته است. سقراط انسان را غرق در اندیشه به خود میخواهد. اندیشة آدمی باید مطلق و آزاد باشد؛ یعنی نباید به تعیّنهای بیرونی بسنده کند؛ باید از تصور بگذرد و به ژرفای چیزها راه یابد. به گفتة سقراط بر آدمی چنین مقدر نشده است که حقیقت را از بیرون بیابد؛ بلکه آن را باید در خود بجوید و پیدا کند. از این رو هر آنچه بخواهد برای ما معتبر باشد باید از اندیشه ریشه گیرد. این جنبة روشنگرانهای است که هگل در سقراط مییابد. هگل بر این اعتقاد است که سقراط عینیت تفکر آزاد را تنها در قلمرو اخلاق میشناسد. در این نکته ضمناً معمای سقراط نیز نهفته است: شخصیت، اصول سقراطی و مضمونی که او در زندگی انسانی دنبال میکند. کنش و تفکر فلسفی سقراط درگیر اصول زندگی اوست؛ و این همانا جنبة غمبار زندگی و تفکر به شمار میرود، البته این غم و اندوه به معنی بدبختی نیست و نباید به معنی رنج بردن در عین بیگناهی تلقی شود، بلکه درست برعکس، عین گناه است. رنجی را که انسان به خاطر آزادی متحمل میشود، رنجی ضروری است و به لحاظ معنوی توجیهپذیر.
صفحه ۱۳