کتاب مرد زیرزمینی
کتاب مرد زیرزمینی
از خیابان وست پایین میآمدم که دیدم قتلعام ظالمانهی پاییز سراسرش را فراگرفته است. یکی از شکاربانهايم را دیدم که با یکی از آن سگهای شکاری که هیکلی بهمراتب بزرگتر از بقیه دارند٬ میرفت: جانوری فوقالعاده از نژادی دورگه٬ سیاهوسفید با موهایی بلند٬ دُمی دراز و گامهای جسورانه؛ از آن سگهای بیکله. درهرحال من و شکاربان شروع به صحبت در مورد آبوهوا و اینطور چیزها کردیم. به نظر میرسید سگ هوشمندانه به حرفهای ما گوش میدهد. چنان بین حرفهای ما ابروهايش را در هم میکشید که منتظر بودم او هم نظراتش را با ما در میان بگذارد. شاید هم در یکی دو مورد با ما مخالفت کند.
صفحه ۱۵