کتاب انجمن جین آستن
کتاب انجمن جین آستن
تاریخ نگاری به قلم نویسنده
افراد و اتفاقات توصیفشده در این کتاب کاملاً زاییدة خیال هستند ولی این مساله در مورد اماکن صدق نمیکند.
برای نوشتن دربارة گروهی که در درجات متفاوت از آسیبهای روحی و روانی در رنج هستند و بهواسطة علاقهشان به کتاب و بهطور خاص جین آستن دور هم جمع میشوند، تصمیم گرفتم از شخصیتهای واقعی استفاده نکنم تا از آزادی هنری کامل بهره ببرم و به کمک سرشماری آنلاین چاوتون از نام خانوادگی هیچ یک از روستاییان استفاده نکردم. تنها استثناهای موجود نایت، نچبال و هاگسن هستند ولی ترتیب شجرهنامة این خانوادهها را هم در راستای اهداف داستانی کتاب تغییر دادم.
برای بازتاب نحوة شکلگیری انجمن جین آستن بهعنوان نقطة آغاز، از اتفاق خاصی استفاده کردم که واقعاً رخ داده است: دوروتی دارنل1 اهل آلتون یک تکه زباله در خیابان پیدا میکند و همین مسئله این بذر را در ذهنش میکارد و در سال ۱۹۴۰ انجمن جین آستن واقعی را پایهگذاری کرده و سعی میکند کلبة قدیمی را به دست آورده و تبدیل به موزه کند. متأسفانه بهخاطر جنگ بودجهها اندک بود ولی در سال ۱۹۴۸، توماس ادوارد کارپنتر2 به یاد و خاطرة پسرش که در جنگ جهانی دوم کشته شده بود کلبه را وقف میکند و با تشکیل بنیاد یادبود، خانهموزة جین آستن به حقیقت میپیوندد. اشیایی که در این موزه میتوانید ببینید، از جمله دو صلیب و حلقة فیروزه، در حراجی ساتبیز به ستارة هالیوودی دهة چهل واگذار نشده ولی تحت شرایط شگفتانگیزی به خانه برگشته است.