کتاب سالهای ابری

 روی جلد کتاب سالهای ابری
5

کتاب سالهای ابری


ناشر: چشمه
نوع جلد:گالینگور،رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
مشخصات بیشتر
متاسفانه این کتاب موجود نیست
درباره‌ کتاب

- واقعا من هیچ‌گونه ناراحتی ندارم. خب، البته انسان از نارو خوردن و نامردی و نامردی دیدن خیلی ناراحت می‌شود. تو مرا مجبور کردی که حرفی را بزنم که نمی‌خواستم تا آخر عمرم از دهنم دربیاید. البته اگر تا ده سال دیگر هم احمد موش میهمان ما بود از این بابت حرفی نمی‌زدم. کرمانشاهی بودن یعنی میهمان‌دوستی و مردانگی، نه مشت و مال دادن و لات‌بازی درآوردن.

بور می‌شود. می‌خواهد حرفی بزند، اما نمی‌گذارم.

- الان ساعت یک بعد از نیمه شب است و خبر از آن دوست عزیز و جان جانی‌ات نیست. پس دیگر برنمی‌گردد و تو هم هی اصرار می‌کنی که من بگویم چه شده. البته تا وقتی هم نگفتی که او دزد است، من جریان را فاش نکردم.

- از کی فهمیدی که او پول تو را برده؟

- سه روز پیش، وقتی صبح زود به اتاق آمدم و خواستم کتم را بپوشم، دیدم پولی را که برای او گذاشته بودم، سرجایش نیست. احمد موش هم نبود. تنها تو خوابیده بودی. اصلا به روی خودم نیاوردم. خب گم شده بود. در زندگی هزار جور اتفاق می‌افتد. این هم یکی از آنها. من نمی‌خواستم این مطلب را بگویم و تو مرا مجبور به گفتن کردی و ...

می‌دود توی حرفم. می‌زند روی دست خودش و آه می‌کشد.

صفحه 1098


مشخصات کامل کتاب
نام کتاب: سالهای ابری
ناشر: چشمه
نوع جلد:گالینگور،رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
تعداد صفحات:845
شابک:9789646194663
شماره چاپ:10
سال چاپ:1396
امتیاز و دیدگاه کاربران
5 از 5
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!

هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید