فرهاد مهراد نمایندهی دورانی است که در آن بیان هنرمندانۀ امر سیاسی - اجتماعی به نهایت بلوغ خود رسیده بود. از دل موسیقی پاپ دهۀ پنجاه، که همچنان درخشانترین دوران تاریخ موسیقی مردمپسند در ایران است، صدا و نگاهی دیگر ظهور کرد که با صدا و نگاه آوازخوانان آنزمان متفاوت بود: صدایی محکم، خشدار، و انعطافناپذیر که نه از دغدغههای عاشقانهی شخصی، بلکه از مسائل سیاسی و اجتماعی زمانهاش میخواند. آواز او به غایت ساده و خالی از تکنیکهای چیرهدستانه بود. در حقیقت اعتراف فرهاد به «آماتور» بودناش خیلی هم از روی تواضع و تعارف نبود: او نه تحصیلات آکادمیکی در زمینهی موسیقی داشت، نه خود در آهنگسازی صاحبسبک و مولف بود، نه نوازندهی حرفهای یک ساز به شمار میرفت، نه میشد خوانندهای تکنیکیاش قلمداد کرد و نه حتی نت میدانست! با اینحال، نوعی روحیه و وسواس هنری باعث شد که از مجموع این «نتوانستن»ها و با همکاری متخصصانی چون اسفندیار منفردزاده، احمد شاملو، شهیار قنبری و واروژان، پدیدهای سربرآورد که در کلیت خود حرفهایی نو برای گفتن داشت. از همینروست که آثاری که فرهاد در دههی پنجاه خوانده را نمیتوان همپای آثار فرهاد دههی هفتاد دانست؛ در اولی او تنها یکی از چند ضلع خلق ترانههاست و در دومی او به تنهایی بار همهچیز را به دوش کشیده است.
کتاب چون بوی خوش کندر اثری از وحید کهندل است که در باب زندگی خصوصی فرهاد مهراد خواننده و موزیسین پاپ سالهای نه چندان دور کشورمان است. این کتاب بر اساس یادداشتها و نوشتههای بهجا مانده از این هنرمند گردآوری شده است و به زندگی او از دوران کودکی، نوجوانی، علاقه و استعداد وافرش به موسیقی پرداخته است. با خواندن این کتاب میتوان به خصوصیات اخلاقی و دیدگاههای فرهاد تا حد زیادی پی برد.
کتاب چون بوی تلخ خوش کندر راوی زندگی فرهاد است؛ اما نه همهی وجوه زندگیاش. این کتاب بررسی آثار او را – به ادعای نویسنده - عمداً کنار گذاشته است. البته نه به این معنا که نگفته او کِی، با همکاری چه کسانی و چگونه ترانههایاش را خواند، بلکه به این معنا که به هیچ وجه سراغ سخن گفتن از «خود» موسیقیای که فرهاد اجرا میکرده نرفته است. مثلاً با خواندن این کتاب امکان ندارد که شما بفهمید چرا موسیقی فرهاد با دیگر پاپهای زمان خود متفاوت بوده یا در آن شرایط اجتماعی و سیاسی چه نقش و جایگاهی داشته و از تاریخ شفاهی موسیقی دههی پنجاه هم تقریباً هیچ نخواهید دانست؛ وجوهی که هریک میتوانستند این کتاب را تبدیل به یک اثر پژوهشی واقعاً ارزشمند کنند. این کتاب دربردارندۀ تعداد زیادی داستان پراکنده از جزییات زندگی و روحیات فرهاد است؛ از دوران تولد، خلقیات، نیکوکاریها، مطالعات، علاقهمندیها، رابطه با همسرش و زنان دیگر، دیدگاههای اجتماعی و مسائل و مشکلاتی که در زندگی با آنها دست و پنجه نرم میکرده است.
گاهی این داستانهای پراکنده از شدت تفاوت در نوع روایت – بهخصوص از حیث زاویهی دید - آنقدر متفاوت به نظر میرسند که خواننده را گیج میکنند. باری، این کتاب علاوه بر متن که حاوی گفتههای دستنخورده و تلخیص نشدهی دیگران دربارۀ فرهاد است، حاوی بسیاری از اسناد مرتبط با زندگی شخصی او نیز هست. این اسناد تصاویر شخصی از فرهاد، بریدهی روزنامهها، نامهها و دستخط او، وسایل، عکسهای او از مرغها و پرندگان و اینکه اسم این مرغها را چه گذاشته و مسائلی از این دست را در برمیگیرد.
نثر کتاب به شدت ساده و روان و به همین دلیل خواندناش آسان و معمولاً لذتبخش است. با شناختی که ممکن است خواننده با خواندن این کتاب از بعضی وجوه شخصی فرهاد به دست آورد، استعارۀ زیبای «بوی تلخ خوش کندر» برایاش بسیار معنادار میشود؛ استعارۀ رسایی که هم نمایانگر روحیهی حساس، سختگیر، وسواسی، منزوی، کمحوصله و گزیدهکار فرهاد است و هم تمثیلیست از آواز تلخ و شنیدنیاش بر روی ترانههای معترض دهۀ پنجاه شمسی؛ آوازهایی که به راستی به بوی تلخ خوش کندر میمانند.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.