کتاب خاطره های پراکنده
کتاب خاطره های پراکنده
1 عدد
میپرسد: «بزرگ که شدی میخواهی چه کاره بشی؟» و این پرسش را صد بار تاکنون کرده است.
میگویم: «نویسنده.»
میپرسد:«نویسنده با شعور یا شاعر قرتی؟»
میگویم: «نویسنده پولدار» تا دست از سرم بردارد.
میخندد، راضی است. بارها بِهِمان گفته است که سراغ من نیایید، دیناری بِهِتان نمیدهم و حالا که بزرگ شدهایم هشدارمان داده است که بزودی از شکم بهشتیِ قبیله بیرون خواهیم شد و در جایی که نمیدانیم کجاست- آن سر دنیا- مجبور به درس خوانندن و کار کردن خواهیم بود.
میگوید: «کرهخرها باید به خارج بروند، روی پای خودشان بایستند و آدم شوند.» و به دنبال این حرف است که مستر غزنی، معلم انگلیسی، وارد زندگی ما میشود. از او همه چیز یاد میگیریم جز زبان انگلیسی.
پیشنهادهای کتابفروشی کتاب پنجره
گزارشی از کتابفروشی پنجره در میدان پالیزی
دو دنیا روایت بعد درمانگر گذشته
دربارهی کتاب دو دنیا نوشته گلی ترقی
چرا جملۀ «کمتر بیشتر است» برای تریسی شوالیه معنادار است؟
تریسی شوالیه -نویسندهی دختری با گوشوارهی مروارید- از معمار مینیمالیست، میس وندروهه الهام میگیرد