کتاب یادت نرود كه...

 روی جلد کتاب یادت نرود كه...
3

کتاب یادت نرود كه...


ناشر: چرخ
نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
مشخصات بیشتر
افزودن به سبد خرید
موجودی
1 عدد
380,000 تومان
درباره‌ کتاب

کیوان راهرو طبقه‌ی دوم بیمارستان را تا انتها رفت. گیج به نوار قرمزی که دنبالش کرده بود نگاه کرد و فکر کرد اشتباه آمده. از محیط بیمارستان بدش می‌آمد. از اینکه پزشکی را نیمه‌کاره رها کرده بود ناراضی نبود. رسید به اطلاعات. مسئول پذیرش، لباس سرمایه‌ای به تن، با تلفن حرف می‌زد؛‌ «خلاصه کل جهیزیه با قرض و قوله و وام و تخفیف حول‌و‌حوش پنج تومان برای‌مان تمام شد.» مکث کرد و ناخن جوید. کیوان فکر کرد لابد جهیزیه‌ دخترش را می‌گوید. زن ادامه داد، «سمیه را می‌گویی؟! آخر چیزهایی که آن‌ها خریده بودند کجا، چیزهایی که ما خریدیم کجا؟» کیوان زل زد به او. زن همان‌طور که با تلفن مشغول بود با اشاره‌ سرودست از او پرسید چه کار دارد. کیوان آهسته گفت «خانم دکتر شکیبا را کجا می‌توانم پیدا کنم؟» زن بی‌اعتنا به او گفت «فروشنده‌هه می‌گفت هر چه در بازار هست مال مالزی و تایوان و کره است. آخر ژاپنی‌ها را می‌فرستند کانادا و آمریکا.» کیوان به ساعتش نگاه کرد. زن که حواسش به او بود عینک را از نوک بینی هل داد بالا؛ «یک دقیقه گوشی دستت باشد زهره‌جان.» گوشی را نگه داشت توی هوا. رو به کیوان گفت «امرتان؟» کیوان خم شد به جلو؛ «عرض کردم با خانم دکتر شکیبا کار دارم.» زن بی‌حوصله گفت «کارتان چی هست؟» کیوان مردد به او نگاه کرد؛ «راستش، من یکی از بیماران‌شان هستم، باید به یک سفر مهم کاری بروم، ولی...» زن فورا پرید وسط حرفش؛ «با مطب‌شان تماس بگیرید.» و دوباره با تلفن مشغول صحبت شد؛ «ببخشید عزیزم، داشتم می‌گفتم...» کیوان سرش را آورد جلو؛ «عذر می‌خواهم خانم.» زن کلافه گوشی را گرفت پایین؛ «بفرمایید...» 

مشخصات کامل کتاب
نام کتاب: یادت نرود كه...
ناشر: چرخ
نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
تعداد صفحات:451
شابک:9786007405369
شماره چاپ:13
سال چاپ:1402
امتیاز و دیدگاه کاربران
3 از 5
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!

هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
افزودن به پاکت خرید 380,000 تومان