کتاب انتخاب: مجموعه داستان
کتاب انتخاب: مجموعه داستان
تنها مرزی که حقیقت دارد مرگ است از ماوراء آن خبری نداریم. اما کسی که مرد مرده از سرحد زندگی گذشته است. استحاله. شاید حشرهای چسبیده به سقفی - شاید گلی آویخته بر سر شاخهای مرزهای دیگر هم در زندگی هستند اما تاریخ مرزها را محو میکند یا به هم میریزد. میشود به جای تاریخ گفت: زمان یا زمانه زمان میگذرد و میگذرد تا آدمی به صورت یک خشت کهنه از یک بنای مخروبه در میآید و این آخر خط است. بارها شده است که رویدادهای زندگی ما را به مرزهایی رسانده است. آیا همتش را داریم که زندگی نویی پس از یک خط درست کشیده شده در پیش بگیریم و آدم دیگری بشویم و تصور عمیقی از انسانیت برای خودمان بسازیم؟ شک دارم بیشتر ما از تغییر هراسانیم.