کتاب تاریخ باغ
نویسنده: سیروس شمیسا
باغ گورستان
کوچ مظلوم یک انسان را در صبح بهار
غیر گنجشکی فریاد نکرد.
شهر چون شط خروشانی
در خیابانها جاری بود
دود همچون ابری
بر فراز سر سیمانکوهی چرکین می پیچید.
باغ گورستان اما
خلوتی بود برای آه!
من نوای گنجشکی را
که رباعی میخواند
حفظ می کردم
مطالب پیشنهادی
داستان کاشتن بذر صلح
مروری بر کتاب کودک درختان صلح نوشتهی جنت وینتر
گفتن از آتوسا مشفق را از کجا شروع کنیم؟
بررسی آثار آتوسا مشفق: از رمان آیلین تا لاپوونا
خوابگردهایی بیاراده
معرفی کتاب پاریس ۱۹۱۹ نوشتهی مارگارت مکمیلان
کتاب های پیشنهادی