کتاب ناشناس
کتاب ناشناس
1 عدد
خواننده عزیز؛ پیش روی تو ماجرای به ظاهر پیش پا افتاده پدید آمدن شارلاتانها خودکامگان است، به قلم یکی از کهکشانهای رمان نویسی. بی تردید این یکی از بی رحمانه ترین آثار داستایفسکی است که خواندنش ـ در نظر نخست به هیچ روی آسان و خوشایند نیست؛ پدیده ای که با رئالیسم بی امان تشدید شده اش آدم را به شدت عصبی میکند.
اصالتی غریب در این رمان نهفته است که بی تردید از عصر خود دهه ها جلوتر بود و تقریباً تمامی منتقدان همعصر داستایفسکی به سادگی از کنار نگذشتند و در یک کلام نتوانستند درکش کنند. از طرفی، این آخرین کار استایفسکی است که، ضمن پرداختن به آن باید مرتب از نیکالای گوگول تأثیرش نام ببریم و به وی ارجاع دهیم. درست با اتمام همین اثر است که رد پای گوگول در آثار داستایفسکی هم محو میشود.
نام اثر در متن، دهکده ستیپان چیکاوا و اهالی آن است.این رمان- نظیر اغلب آفریده های داستایفسکی- عنوانی فرعی نیز دارد به نام از یادداشتهای یک ناشناس که ما خلاصه اش کردیم و نام ناشناس را بر آن گذاشتیم.
ناشناس، جدای جلوگیری از دردسر احتمالی خواندن نام اصلی، از بسیاری جهات تطابقق بیشتری با درونمایه این رمان معمایی داستایفسکی دارد؛ اثری که پیش از شاهکارهای معروف نویسنده، در سالهای پایانی تبعید و د شرایطی بسیار خاص و انگار یک نفس نوشته شد. بنابراین اگر نقصانی هم دارد، در اصل نشأت گرفته از همین ویژگی است. خلاصه، بدیهای این اثر عینا همان خوبیهایش است.