کتاب از رویا که حرف می زنیم
کتاب از رویا که حرف می زنیم
1 عدد
از نظر سوررئالیستها رویا نه جنبهای آشکار از آرزویی نهفته، بلکه جنبهای مخدوش از آن است؛ رویا یکی از ابعاد بنیادی گونهی انسان است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، رویا خود آرزوست اما در رادیکالترین شکل آن استدلال آنها این بود که عامل محرک مردم خواستههای آنهاست مردم هر کاری میکنند تا زنده بمانند عشقشان را پیدا کنند و در سلامتی و سعادت باشند. اینها همه نیازهایی آشکار است که معمولا از جایگاه ما در جامعه نشئت میگیرد. [اما] بالاتر از همهی اینها آرزویی است، ناب غنی، ژرف، و بیان ناشدنی؛ این همان چیزی است که رویا وقتی کسی سرکویش نمیکند بر میانگیزد.
ما با واگویه کردن رویایمان میتوانیم بر هیجاناتمان مسلط شویم خودمان را بهتر بشناسیم خیالی خوشایند را کش دهیم و از طرح داستان فوقالعادهای که فی البداهه اجرایش کردهایم کیف کنیم. درست است که بازگو کردن رویا آن را تنزل میدهد اما در عین حال تنها امکان ما برای درک ظرفیت خلاقانه بازی تلمیحات استعارهها جانشینیها و جناسهایی است که در ذهن در خوابمان رخ میدهد تعریف کردن رویا به اندازهی گوش دادن به واگویهی دیگران لذت بخش است و نه قصهگو و نه مخاطب کاری به این ندارند که این واگویه به رویای اصلی و فادار مانده یا نه.
پشت جلد