کتاب قطارهای «مراقبت ویژه»
1 عدد
سه ماه پیش که عزم کردم در جستوجوی مرگ از اینجا بروم چهقدر همه چیز فرق میکرد. دم باجۀ بلیتفروشی خم شدم _شب بود و دختر بلیتفروش موهایی قرمزرنگ داشت_ و گفتم: یه بلیت رفت، لطفاً! دختر بلیتفروش مرا به جا آورد و گفت: باشه، ولی آخه به کجا، آقای هرما؟ گفتم: به هر جایی که برق چشمای شما اول روش بیفته. نقلی خندید: یعنی چی برق چشمام اول روش بیفته! من تمام عمر چشمم به این بلیتها بوده.
صفحه 41
کی بود، کی بود؟ خودِ من بودم
مروری بر کتاب کی بود کی بود؟ نوشتهی کرول تَوریس و الیوت اَرونسِن
به هر حال، ما به شیوههای مختلف حواس خودمان را پرت میکنیم
بخشی از کتاب «چگونه رنج بکشیم» اثر کریستوفر همیلتون
سی و پنج سال زیر دستگاه پرس هیدرولیک کاغذ باطله روی هم کوبیدم
مروری بر کتاب تنهایی پرهیاهو نوشتهی بهومیل هرابال