کتاب ندبه

نویسنده: بهرام بیضایی

درک! مرگ یک بار شیون یک بار! باید بفهمد یا نه؟ آنها همین جا بودند، ایستاده؛ و این بود حرف‌هایی که به من زدند. پدر ما اهل ولایت هر از بر نمی دانیم. هر روز یک فوج می ریزند ولایت و می چاپند، و خجالت است، هر دختری که فوج قبل کارش را نساخته بود می برند هزار بلا سرش می آورند؛ و ما نمی دانیم چرا! پدرصلواتی ها آخر دفعه فحش بدی هم می دادند؛ بی ادبی است؛ می گفتند مشروطه چی! گفتیم یتیم و صغیر است؛ میوه ی سر بار؛ حالا وقت رسیدنش است. این دفعه نه دفعه ی بعد چپوچی حکومتی می ریزد و ما چاره چه داریم؟ گفتیم خدمت شما محفوظ تر است.

افزودن به پاکت خرید 80,000 تومان

کتاب ندبه

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

ماجراهای رری دایناسور (رری دلش درخت کریسمس می‌خواهد)

معرفی کوتاه کتاب ماجراهای رری دایناسور (رری دلش درخت کریسمس می‌خواهد) نوشته‌ی لیز کلایمو

کالبدشکافی مرگ

مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 80,000 تومان