کتاب نمایشنامه چهارراه
کتاب نمایشنامه چهارراه
"چهارراه آخرین نمایشنامهیی است که من در ایران نوشتهام؛ سال هشتاد و هشت خورشیدی و هنوز صحبتی از سفری به هیچ جا نبود. اما شگفت که "چهارراه “ از سفری میگوید که نهال فرخی به آن مطمئن نیست؛ و سارنگ سهش از سفری میآید که هرگز به آن نرفته بوده! تجربهی من میگفت که این متن هزار سال اجازهی اجرا نمیگرفت. شمار برگهایی که برای احتیاط از آن کنار گذاشته بودم بیشتر از خود متن بود و چه شد که میان این همه کارهای در کشومانده، چون پای سفر افتاد، "چهارراه “ همراه من آمد؟
اکنون بسیاری از برگهای کنارنهاده به متن برگشتهاند و شخصیتهای نمایشنامه با شمار همکاران گروه نمایش ما در اینجا اندازه شدهاند؛ و حالا که بر صحنهایم من سهم خودم از این نمایش را فروتنانه تقدیم میکنم به روان دکتر محمد کوثر، استاد سفر رفتهی نمایش، که ناگهانی از ما همه دل کند!
بابا، از تبارمان برایم بگو
معرفی کتاب من فلوجه را به یاد میآورم نوشتهی فرات العانی
به من از شبهای پررمزوراز سرزمین شنزارها بگو
معرفی کتاب شهرهای افسانهای، شاهزادگان و جنها (از اساطیر و افسانه های عرب) نوشتهی خیرات الصالح
سایه هیولا را جدی بگیرید
معرفی کوتاه کتاب کودک سایه هیولا نوشتهی عباس جهانگیریان