کتاب قصه ای که انتخاب می کنیم
کتاب قصه ای که انتخاب می کنیم
1 عدد
مشکلات فرد را تعریف نمیکنند
در ایران وقتی میخواهیم قصههای زندگی را از نو تعریف کنیم، نحوهی صحبت دربارهی مشکلاتمان بسیار مهم میشود. اگر تصور کنیم مشکل خود ماییم و چیزی در ما غلط است، هر کاری خیلی دشوار میشود و فقط عليه خودمان عمل میکنیم. متأسفانه زیاد پیش میآید جملههایی بشنویم که میگویند مشکل خود فرد است، مثلاً «فلانی آدم بدی است»، «لوسی افسرده است»، «بیل اسکیزوفرنیک است». اغلب دربارهی خودمان هم همین طور فکر میکنیم: مادر بدی هستم. به هیچ دردی نمیخورم. به اندازهی کافی باهوش نیستم. هیچوقت مدرکم را نمیگیرم. مستعد اعتیادم. خشم فراوانِ درونم به خاطر اتفاقهایی است که در کودکی برایم افتاده اند.
در همهی این جملهها، گویی مشکل خودِ فرد است. اگر فکر کنیم مشکل خود ماییم، واقعاً خیلی سخت میتوانیم بفهمیم چه باید بکنیم. این طرز فکر میتواند روحیهی فرد را هم ضعیف کند. اگر فرد گرفتار تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و خشونت باشد، راحت باور میکند مشکل خود او است. به این تفکرِ رایج که مشکل را درونِ فرد میبیند، «درونی کردن مشکل» میگویند. گاهی هم زوجها یا گروهها هستند که مشکلشان را درونی میکنند: «ما همیشه در برقراری ارتباط ناتوانیم» یا «امیدی به جامعهی ما نیست».
صفحه ۳۵