کتاب ویرجینیا وولف | نشر نگاه
کتاب ویرجینیا وولف | نشر نگاه
در سال ۱۹۲۲ چند فکر جدید در ذهن ویرجینیا دور میزد؛ در واقع دو پروژه بود. یک کتاب با مقالات انتقادی و یک رمان که ابتدا آن را ساعتها نامیده بود. فکر و خیال رمان، او را نگران میکرد. طرح آن بسیار شگفتانگیز و استادانه است. کار، او را همزمان وحشتزده و مجذوب میکرد. از یک طرف، سخن از زحمات کشنده بود و اینکه سه هفته بعد کاملاً بیرمق خواهد بود. بعد هم همان وحشت قدیمی به سراغش آمد که کتاب، او را به ورطة جنون بکشاند. بخش جنونآمیز کتاب مرا چنان تحتتأثیر قرار میدهد و روحم را چنان به غلیان میآورد که دائم در ترس از هفتههای آینده بهسر میبرم. و البته نگرانی تبدیل آن چیز استادانهای که حس میکرد، به زبان هم بود: آیا من قدرت بازگویی واقعیت حقیقی را دارم؟ یا اینکه نوشتههایم در مورد خودم است؟ هر جوابی هم که با این پرسش بدهم... هیجان من در جای خود باقیست. آیا این را از عمق احساسات خود نوشت یا اینکه فقط با کلمات بازی میکرد؟ تردیدی وجود داشت، اما خوشبینی و اعتماد به نفس بر آن غالب میشد.
صفحه ۱۳۳