کتاب کلیدر (۵ جلدی)
کتاب کلیدر (۵ جلدی)
1 عدد
قلعه سنگرد، خفته بر دامنه خاوران کوه سنگرد و کوه سنگرد نشسته . فرادست باختران قلعه سنگرد، سنگرد با چهار قله، یا بدان سان که مردم بلوک میخواندنش، چهار قله: قله حسن كراو، قله چالقی، قله تک مرگی، و قله پیازی. و با چهار گذر: تنگه طاق مطاق، دهنه گاو طاق گذر چاه بلوک، و گدار باریک.
تنگه طاق مطاق، گذر قلعه سنگرد. دهنه گاوطاق، گذر قلعه میدان.
دهنه چاه بلوک، گذر قلعه چاه سوخته. و،
گدار باریک، گذر پشتکوه.
کوه کهنه سنگرد، با چهار قله و چهار تنگه. گودال واری قدحی را مانند. چیزی چون یک جام از خاک بدرآمده باستانی. کج و قر و ناهموار سنگبارهای کم درخت و کم گیاه؛ با تک چشمه ای که از قعر گودال به نرمی برون می مخد. شیرین چشمه.
مردان ما به سوی قلعه سنگرد پیش میتاختند.
ـ از گله و خانوار چه حال و خیر؟ کجا باشند خوب است؟
خان عمو به جواب گل محمد گفت:
ـ به حوالی ملق دره باید باشند، اگر نکشیده باشند به بالا دامن کلیدر صبرخان و بابا دنبال گله هستند. شاید هم گله را کش داده باشند به نهر کبود یا به سیاه کتل! خان محمد به هر حال دورادور هوادار گله و خانوار هست. محمدرضا گل خانم را قرار بود راهی کنی سوی . محله، اما ...
صفحه ۱۴۲۸