کتاب تامل درباره گیوتین
کتاب تامل درباره گیوتین
اندکی پیش از جنگ ۱۹۱۴ جنایتکاری که جرمش در نوع خود نفرتانگیز بود (خانواده فردی کشاورز را همراه با بچههایش به قتل رسانده بود) در الجزیره به مرگ محکوم شد. محکوم کارگر کشاورزی بود که در حالت جنون مرتکب قتل شده بود امّا با دزدی از قربانیانش پروندهاش را سنگینتر کرده بود. پرونده بازتاب گستردهای داشت. عقیده عموم بر این بود که بریدن سر چنین هیولایی کمترین مجازات است. پدرم نیز (این را از دیگران شنیدم) چنین عقیدهای داشت و بهویژه قتل بچهها خشمش را برانگیخته بود. درهرحال، یکی از معدود چیزهایی که دربارة او میدانم این است که پدرم میخواست، برای نخستینبار در زندگیاش، در مراسم اعدام شرکت کند. در تاریکی شب از خواب بیدار شد تا به محل مجازات برود که در میان شور و حال مردم در آن سوی شهر برگزار میشد. مادرم تعریف میکند که پدر سراسیمه به خانه برگشت. پریشان حال بود و از حرفزدن اجتناب میکرد. لحظهای روی تخت دراز کشید و بعد ناگهان شروع کرد به بالا آوردن. لحظاتی پیش، او واقعیتی را که در زیر حرفها
صفحه ۱۵