کتاب تاملات
کتاب تاملات
کتاب دوم
1. صبحگاهان که از خواب برمیخیزی، با خود بگو: امروز با فضولی، ناسپاسی، گستاخی، بیوفایی، سوءنیت و خودخواهی روبرو خواهم شد - تمام اینها ناشی از آن است که خطاکاران نمیتوانند خوب را از بد تمیز دهند، ولی من مدتهاست که به طبیعت خوبی و شرافتش، طبیعت بدی و رذالتش، و طبیعت شخص خطاکار پی بردهام، خطا کاری که برادرم است (نه به این معنی که از یک گوشت و خون هستیم، بلکه از این رو که هر دو از موهبت عقل برخورداریم و از امر الهی بهره و نصيب بردهایم)؛ بنابراین، هیچ یک از این چیزها نمیتوانند به من آسیب رسانند، زیرا کسی نمیتواند مرا در زشتی و تباهی شریک و سهیم سازد. من هم نمیتوانم به برادرم غضب کنم یا از اور متنفر باشم؛ زیرا ما آفریده شدهایم تا همچون پاها، دستها، چشمها و دو ردیف دندانهای بالا و پایین با یکدیگر همکاری کنیم. ایجاد مانع در برابر یکدیگر خلاف قانون طبیعت است - و مگر غضب و نفرت نوعی ایجاد مانع نیست؟
صفحه ۱۹