کتاب فوبیا
کتاب فوبیا
فرض کنید همراه کسی که فوبیای از عبور از پل دارد٬ در حال عبورازپل هانگرفورد لندن هستید.
همین که ازایستگاه زيرزميني امبانکمنت بیرون آمده وازآن پلههای سنگی که شما را به روی پل میرساند بالا میروید٬ همراهتان خیلی عصبی شروع میکند به حرف زدن در مورد عواقب عبور از پل. به بالای پل که میرسید بدنش به تدریج سفت و سفتترمیشود و بیآنکه سرش را حتی اندکی تکان دهد فقط به روبهرو زل میزند. بعد ازبالا رفتن از چند پله شروع میکند به عرق ریختن و همینطور که او را به گذاشتن ازپل هدایت میکنید دستتان را مدام محکمتراز پیش فشار میدهد.
صفحه ۱۱