کتاب شاه (1298 تهران، 1350 شیراز)
نویسنده: حنانه سلطانی
سه پایه به دست از لابه لای صف سروها گذشت. توی تاریک روشن هوا مدام چشمش به زمین بود، مبادا پا روی پرستوهایی بگذارد که تلف شده و قدم به قدم افتاده بودند. فکر کرد حتماً از بوشهری بپرسد این طرح مسخرهی وارد کردن پرنده از اسپانیا کار کی بوده. تازه فهمیده بود مرگ پرندهی مردهای که روزهای اول پیش پاش افتاده بود اتفاقی نبوده. به چند روز نکشیده، عوض شدن زیستگاه داشت همهشان را تلف میکرد. بوشهری پیغام داده بود تا معلوم شدن وضعیت شـاه از مراسم رژه خبری نیست. کاوه دوربین و بند و بساطش را جمع کرده بود و سپرده بود چندتا از کارگرها بیاورند دم چادر بوشهری. خودش هـم سه پایه را گرفته بود دستش و راه افتاده بود بین چادرها، توی خیابانی که اسمش آسیا بود، اما سران آسیایی چند ساعت پیش بساطشان را جمع کرده و از ترس فلنگ را بسته بودند.
صفحه ۴۷
- نام کتاب: شاه (1298 تهران، 1350 شیراز)
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 148
- شابک: 9786220107928
- شماره چاپ: 4
- سال چاپ: 1401
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
آرش کمانگیر
معرفی کوتاه کتاب آرش کمانگیر، شاعر سیاوش کسرایی
موقرمزی محبوب!
مروری بر مجموعهی آنه شرلی نوشتهی لوسی مود مونتگمری
قتل خانوادگی، نفت و افبیآی
مرور و بررسی کتاب قاتلان ماه گل اثر دیوید گرن
کتاب های پیشنهادی