کتاب ویکنت دو نیم شده

نویسنده: ایتالو کالوینو

یک روز عصر، هنگام غروب، سراپا سیاه‌پوش، با بقچه‌ای که وسائلش را در آن پیچیده بود، قلعه را ترک کرده بود. پیشاپیش از سرنوشتش آگاه بود: بایستی راه پراتوفونگو را در پیش می‌گرفت. اتاقی را که تا آن موقع از او در آن مراقبت می‌شد، ترک کرد: هیچ‌کس توی راهروها و روی پله‌ها نبود. از پله‌ها پایین رفت، از حیاط گذشت و رفت توی دشت: همه‌جا خلوت بود. سر راهش، همه‌رو پنهان می‌کردند و مخفی می‌شدند. صدای بوقی را شنید که دو نت را به تناوب می‌نواخت: جلو او، توی کوره او، گالاتئو بود که بوقش را رو به هوا گرفته بود و در آن می‌دمید.

صفحه 46

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب ویکنت دو نیم شده

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

دیگر نمی‌نویسم؛ چون مرده‌ام

آنتوان چخوف: مروری بر زندگی و آثار

مردمک‌هایی مثل گربه و رنگِ طلایی

بخشی از کتاب «ایزابل بروژ» اثر کریستین بوبن

همواره در گریز

کریستین بوبن ما را با دیوانه بازی‌های درونش همراه می‌کند

کتاب های پیشنهادی