کتاب ارمیا
کتاب ارمیا
مشخصات بیشتر
متاسفانه این کتاب موجود نیست
درباره کتاب
دستش را بالا برد. بهرغم میل شدیدش به استفاده از کلون، زنگ زد. در با صدای نالهای که از درهای چوبی قدیمی میآید، باز شد.
جلو در قامت بلند مصطفا، با لبخندی روی چهره جا گرفته بود. هر دو میخواستند زودتر سلام کنند. اما چشمها اجازه نمیدادند. دو آوای سلام به هم پیچیدند و یکی شدند. هر دو خندیدند. ارمیا گفت: «اگر میگذاشتی یکی زودتر سلام کند هفتاد حسنه برده بودیم.»
- 35، 35 مساوی. قبوله؟
- بزن قدش.
دستها همدیگر را در آغوش گرفتند.
اندکی بعد دستهای بزرگ مصطفا شانههای عریض ارمیا را به خود فشردند. انگشتهای مصطفا راهی میان موهای پیچیده و شانهنخورده و مشکی ارمیا گشودند و تا انتهای ریش بلندش کش آمدند و بعد هر دو با شرمی نامعلوم همدیگر را بوسیدند. انگار که سالهاست همدیگر را ندیدهاند. دو روز بیشتر نبود که از جبهه آمده بودند.
مشخصات کامل کتاب
نام کتاب:
ارمیا
نویسنده:
رضا امیرخانی
ناشر:
افق
نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی:
داستان فارسی
تعداد صفحات:304
شابک:9789643697662
شماره چاپ:30
سال چاپ:1396
امتیاز و دیدگاه کاربران
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است!
اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است!
اولین دیدگاهتان را بنویسید
مطالب پیشنهادی
کتابهای مرتبط
بر اساس:
نویسنده