کتاب تاریخ فلسفه سیاسی قرون وسطا
کتاب تاریخ فلسفه سیاسی قرون وسطا
1 عدد
توماس در تلاش خویش برای آشتی دادن تعالیم مسیحی و تعالیم ارسطویی به شماری از مشکلات آشکار برخورد. چنانکه در فصل قبل دیدیم، مسیحی، که نمونه اعلایش نگاه آوگوستینوس بود، اصول بنیادین اندیشه کلاسیک را رد میکرد، از جمله دریافتًها و برداشتهای آن از عقل و توانایی عقل برای کشف حقیقت، و از طبیعت بشری، و شادکامی بشر. مکرراً گفتیم که چه تضادی است میان فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی مسیحی که نظر به جهان دیگر دارد، و فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی کلاسیک که ریشههای استواری در این جهان دارد. در دوران توماس، آن اندیشه مسیحی که آخرالزمان به همین زودیها فرامیرسد عمدتاً رنگ باخته بود. اما در فصل قبل به شکل دیگری از آنجهانی بودن، در توجه آوگوستینوس به گناه و نگاه تحقیر آمیزش به زندگی در این جهان، برخوردیم. توماس در کار تلفیق اندیشه مسیحی و اندیشه ارسطویی در سنتزی منسجم، تأکیدش بیشتر بر ارزش عقل و توانایی انسان برای رسیدن به خیر و نیکی و شادکامی در این زندگی است. این جنبههای اندیشه مسیحی نزد آوگوستینوس، با بیاعتنایی کامل مواجه شده بود. توماس، در توجه دادن به آنها، تعالیمی مسیحی را عرضه میکند که شامل نقش ایجابی مهمی برای حکومت هم میشود.
صفحه ۱۴۶